در آستانه شروع سال تحصیلی 61-60 بنیانگذار جمهوری اسلامی در پیامی به دانش آموزان، دانشجویان، جوانان، معلمان و استادان به تبیین آثار و پیامدهاى فرهنگ مستقل و فرهنگ وابسته پرداختند و فرمودند: «فردا ان شاء اللَّه تعالى دبستانها و دبیرستانها و مراکز نوآموزها باز و به کار مشغول مى شوند، و به خواست خداوند بزودى شاهد بازگشایى دانشگاهها خواهیم بود. و دانش آموزان بدانند که گوش دادن به مقاصد شوم منافقان و منحرفان، آنان را از مدارس محروم خواهد کرد و اجازه اخلال در امور مدارس به کسى داده نخواهد شد. » متن کامل پیام حضرت امام خمینی به این شرح است:

 

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

 

در آستانه گشایش مدارس و ورود دانش آموزان عزیز در محیط علم و دانش لازم است تذکراتى به فرزندان عزیز و مادران و پدران محترم و ملت معظم ایران داده شود.

 

بى شک بالاترین و والاترین عنصرى که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسى دارد فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل مى دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بُعدهاى اقتصادى، سیاسى، صنعتى و نظامى قدرتمند و قوى باشد ولى پوچ و پوک و میان تهى است. اگر فرهنگ جامعه اى وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا مى کند و بالاخره در آن مستهلک مى شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست مى دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت مى گیرد، و ساده اندیشى است که گمان شود با وابستگى فرهنگى، استقلال در ابعاد دیگر یا یکى از آنها امکانپذیر است. بى جهت و من باب اتفاق نیست که هدف اصلى استعمارگران که در رأس تمام اهداف آنان است، هجوم به فرهنگ جوامع زیر سلطه است. اتفاقى نیست که مراکز تربیت و تعلیم کشورها و از آن جمله کشور ایران از دبستان تا دانشگاه مورد تاخت و تاز استعمارگران خصوصاً غربیها و اخیراً امریکا و شوروى قرار گرفت. و زبانها و قلمهاى غربزدگان و شرق زدگان آگاهانه یا ناآگاه و اساتید غربزده و شرق زده دانشگاهها در طول مدت تأسیس دانشگاهها و خصوصاً دهه هاى اخیر این  خدمت بزرگ را براى غرب و شرق انجام دادند، هر چند در بین ارباب قلم و زبان و اساتید، اشخاص متعهد و متوجهى بودند و هستند که بر خلاف آن مسیر بودند و مى باشند، لکن مع الأسف در اقلیت چشمگیر بودند.

 

هجوم دانشجویان پس از طى کردن دوره هاى تحصیلى با آموزشهاى غربى و شرقى در دبیرستانها و دانشگاههاى ایران به سوى غرب و احیاناً شرق- که رهاوردى جز فرهنگ غربى و شرقى نداشت- چنان فاجعه اى به بار آورد که همه ابعاد جامعه ما را بى قید و شرط وابسته بلکه تسلیم به ابرقدرتها کرد؛ به طورى که جامعه ما با ظاهرى ایرانى- اسلامى محتوایى سرشار از غرب و شرق زدگى داشت. و مع الأسف پس از گذشت سه سال از پیروزى انقلاب و مقاومت و ایستادگى جمهورى اسلامى در مقابل شرق و غرب و مکتبهاى انحرافى آنان و وفادارى این جمهورى به اسلام به عنوان نفى کننده جمیع وابستگیها و انحرافات، باز گرفتار گروهها و گروهکهاى وابسته به یکى از دو قطب و سرسپرده مکتبهاى انحرافى و وابسته به یکى از آنان مى باشیم. و نیز مواجهیم با افرادى از این منحرفین که در مراکز تربیت و تعلیم نفوذ کرده اند و با مجال دادن به آنان، خطر به انحراف کشیدن جوانان و نونهالان بسیار است؛ که خداى ناکرده با انحراف و وابسته شدن فرزندانمان به فرهنگ غرب یا شرق، تمام ابعاد جامعه یا وابسته و تسلیم غرب خواهد شد و یا شرق؛ و تمام کوششها و زحمات ملت و خون جوانان و عزیزان آنان به هدر خواهد رفت.

 

اکنون بر دانش آموزان و دانشجویان عزیز و اساتید و معلمان متعهد است که با تمام توان و قدرت در شناسایى عوامل فساد کوشش کنند و محیط آموزش و پرورش را از لوث وجود آنان پاک نمایند. و گمان نشود که این نفوذ فقط براى انحراف دانشگاههاست، که منحرفین و منافقین براى نفوذ در دبیرستانها بلکه دبستانها اهمیت بیشترى قائلند، تا جوانان را براى انحراف دانشگاهها مهیا کنند. آنان مى دانند اگر نوباوگان در مراکز آموزش، تربیت صحیح شوند و حیله هاى استعمارگران را احساس و توطئه هاى همه جانبه آنان را لمس کنند، در دانشگاه براى عمال استعمار توفیق کمترى حاصل  مى شود؛ و لهذا در دبستانها و دبیرستانها و قبل از ورود به دانشگاهها در ساختن جهاز استعمارى شرق و غرب براى ورود به دانشگاه اهمیت خاصى احساس مى کنند. از این روست که باید دستگاههاى آموزشى متعهد و دلسوز براى نجات کشور اهمیت ویژه اى در حفظ نوپایان و جوانان عزیزى که استقلال و آزادى کشور در آینده منوط به تربیت صحیح آنان است قائل باشند؛ و نیز از این روست که نقش معلمان و اساتید در تربیت و تهذیب دانش آموزان و دانشجویان به عنوان اساسى ترین و مؤثرترین نقش مطرح مى گردد. و همه دیدید که گرایش آنان به شرق و غرب براى کشورمان چه فاجعه ها آفرید و دانشگاهها را به صورت دژ محکمى براى خدمت به شرق و غرب درآورد و اکثریت قاطع غرب و شرق زدگان این مملکت را به عنوان فارغ التحصیل تحویل جامعه داد. اکنون بر معلمان متعهد و مسئول دبستانى و دبیرستانى است تا با کوشش خود جوانانى را تحویل دانشگاهها دهند که با آگاهى از انحرافات گذشته دانشگاه، بر فرهنگ غنى و مستقل اسلامى ایرانى تکیه کنند؛ و بر اساتید متعهد است تا با باز شدن دانشگاهها در صورت مشاهده انحراف و گرایش جوانان به یکى از دو قطب قدرت و مکر، آنان را به توطئه ها و شیطنتها آگاه کنند و جوانانى متعهد نسبت به مصالح کشور و آگاه به اهداف اسلام تحویل جامعه دهند و مطمئن باشند که با این خدمت، استقلال و آزادى کامل میهن عزیزشان تضمین خواهد شد. و از این روست که نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است؛ و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسانتر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع مى شود و با تربیت اسلامى و صحیح آنان استقلال و آزادى و تعهد به مصالح کشور پایه ریزى مى شود.

 

امروز باید پدران و مادران مواظب رفتار فرزندان خویش باشند که در صورت مشاهده حرکات غیر عادى آنان را نصیحت نمایند تا گول منافقین و منحرفین را نخورند؛ که در این صورت سعادت دنیوى و اخروى آنان تباه مى گردد. مادران و پدران باید توجه  داشته باشند که سنین دانش آموزى و دانشگاهى سالهاى شور و هیجان فرزندانشان مى باشد و با اندک شعارى جذب گروهها و منحرفین مى شوند. و نیز جوانان دبیرستانى با هوشیارى کامل توجه داشته باشند که عمال اجنبى آنان را، حتى با اسم اسلام راستین به دام شرق و غرب نیندازند، و توجه کنند آنان که از اسلام راستین دم مى زنند خودشان از اسلام چه مى دانند و از قوانین و احکام اسلام چه اطلاعى دارند و به اوامر و نواهى قرآن کریم و اسلام بزرگ تا چه اندازه پایبند هستند.

 

جوانان عزیز دبیرستانى و دانشگاهى توجه کنند که سران و سردمداران گروهها که مى خواهند با اسم اسلام پایه هاى آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند هیچ اطلاعى از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند؛ و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسیرهاى جاهلانه و غلط نمى شود اسلام شناس شد. اینان با تفسیر انحرافى چند جمله و چند آیه، آیات و جملات صریح را که مخالفت واضح با مرام انحرافى و التقاطى آنان دارد انکار مى نمایند، و در حقیقت تمسک به قرآن و نهج البلاغه براى کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را براى رهبران غربى و شرقى خود باز کنند، و شما جوانان عزیز و سرمایه هاى کشور را بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند.

 

اى جوانان عزیز، هوشیار باشید و با تفکر و تعقل فعالیت این منافقین بلندگوى غرب و منحرفین بلندگوى شرق را بررسى نمایید. امروز بزرگترین دلیل بر بطلان راه آنان همبستگى تمامى نیروهاى ضد انقلاب و کوشش همه آنان در مخالفت با جمهورى اسلامى است که خواست ملت مى باشد، و ملت مجاهد و شریف جان خود و فرزندان عزیز خود را فداى تحقق آن کرده و مى کنند. اینان همان اندازه در دعوى اسلامى بودن خود صادقند که در دعوى مخالفت با غرب و امریکا؛ که اکنون صداقتشان در دامن غرب و طرفدارى بى چون چراى غرب از آنان به ثبت رسید. و همان اندازه در دعوى طرفدارى از ملت، راستگو که صداقتشان در کشتار خلق مستضعف و آتش زدن اموال  ملت و غارت بانکها ثابت گردید. اینان از اول تا کنون اسلام را وسیله اهداف شوم خود کرده و قرآن و نهج البلاغه را به بازى گرفته و جوانان پاکدل را به دام خود انداخته بودند تا جوانى شان را در راه اهداف استعمارى آنان به تباهى کشند. و باز تأکید مى کنم پدران و مادران این کودکان معصوم و جوانان بى تجربه کوشش کنند و جوانان و عزیزان خود را از این مهلکه که دنیا و آخرت آنان را تباه مى کند نجات دهند. و ملت مبارز و متعهد با هوشیارى و پشتکار، جوانان و نونهالان را که سرمایه و مخازن ارزشمند کشورند از شرّ این منحرفین امریکایى نجات دهند. فردا ان شاء اللَّه تعالى دبستانها و دبیرستانها و مراکز نوآموزها باز و به کار مشغول مى شوند، و به خواست خداوند بزودى شاهد بازگشایى دانشگاهها خواهیم بود. و دانش آموزان بدانند که گوش دادن به مقاصد شوم منافقان و منحرفان، آنان را از مدارس محروم خواهد کرد و اجازه اخلال در امور مدارس به کسى داده نخواهد شد. از خداوند متعال بیدارى و هوشیارى هر چه بیشتر نسل جوان را خواستار و رشد و تعالى علمى و اخلاقى آنان را خواهانم. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.

 

روح اللَّه الموسوی الخمینى

 

(صحیفه امام، ج 15، ص: 243-247)